هوش مصنوعی در دستان کودکان : نسل جدید و چالش های آموزش و پرورش

“هوش مصنوعی در دستان کودکان؛ نسل جدید و چالش‌های آموزش”

حسین طالب زاده

چند ماه پیش، برای ملاقات با معلمان کلاس اول، به یک دبستان دخترانه رفتم. جلسه که تمام شد، آماده‌ی رفتن بودم که معاون مدرسه با لبخند گفت:

«می‌شود چند دقیقه‌ای در جشن تکلیف دانش‌آموزان سوم ابتدایی شرکت کنید؟»

دعوتی غیرمنتظره بود. سعی کردم مؤدبانه عذرخواهی کنم، اما لبخند معاون نشان داد که راهی برای گریز نیست. «حالا که قرار است صحبت کنم، چه بگویم؟»


 

او با اطمینان پاسخ داد: «همان حرف‌هایی که همیشه در این مراسم گفته می‌شود. کار سختی نیست!»

با هم به نمازخانه رفتیم. لحظات کوتاهی فرصت داشتم تا حرف‌هایم را جمع‌بندی کنم. اما چه بگویم که در ذهن این بچه‌ها بماند؟

وقتی پشت تریبون رفتم، به چهره‌های کوچک و کنجکاوشان نگاه کردم. نباید کلیشه‌ای صحبت کنم. تصمیم گرفتم از خودم بگویم.

«اجازه بدهید قصه‌ای برایتان تعریف کنم… قصه‌ی من و مادرم.»

چشمانشان برق زد. کودکان قصه را دوست دارند. ادامه دادم:

«مادرم همیشه از من می‌خواست وقتی نوه‌هایش به خانه‌اش می‌آیند، به آن‌ها بگویم کمتر از موبایل استفاده کنند. می‌گفت: ‘دوست دارم وقتی کنارم هستند، واقعاً حضور داشته باشند، نه اینکه غرق در صفحه‌ی گوشی‌هایشان باشند.’»

در همین لحظه، یکی از بچه‌ها با هیجان پرسید: «اسم مادرتان چیست؟»
لبخند زدم و گفتم: «مامان بهار.»
جمعی از دانش‌آموزان با ذوق فریاد زدند: «ما هم یک بهار داریم!»

ادامه دادم که یک روز، مادرم از من پرسید: «اصلاً این گوشی‌ها چطور کار می‌کنند؟»
برای توضیح دادن، تلاش کردم با زبان خودش هوش مصنوعی را معرفی کنم. وقتی متوجه شد که گوشی من می‌تواند بشنود، تحلیل کند و پاسخ دهد، با چشمانی پر از شگفتی گفت:

«پس از این هوش مصنوعی بپرس برای زانوهایم چه کنم!»

ناگهان کلاس منفجر شد! یکی گفت: «از کدام هوش مصنوعی استفاده می‌کنید؟»

قبل از اینکه جوابی بدهم، چند نفر دیگر با هیجان پاسخ دادند:
«ChatGPT که از همه بهتر است!»
«نه، Copilot دقیق‌تر است!»
«Gemini هوشمندتر است!»

هر کدام با شوق از ویژگی‌های مورد علاقه‌شان گفتند. کلاس سوم ابتدایی بودند… ولی در دنیای هوش مصنوعی، از بسیاری از بزرگسالان جلوتر بودند.

نگاهی به معلمان، معاون و مدیر انداختم. چشمانشان گرد شده بود. انگار برای اولین بار می‌دیدند که نسل جدید چگونه با فناوری رشد کرده است، چگونه آن را زندگی می‌کند.

و من، همان‌جا، یک حقیقت ساده اما هولناک را درک کردم:

آموزش و پرورش هنوز در تلاش است که کودکان را از موبایل دور کند، اما حتی یک برنامه‌ی مشخص برای آموزش استفاده‌ی درست از هوش مصنوعی ندارد.

در آینده‌ای که این کودکان در آن زندگی خواهند کرد، هوش مصنوعی یک ابزار نیست، یک زبان است. و اگر آموزش‌وپرورش هنوز به دنبال بستن درهای این دنیای جدید باشد، چه کسی مسئول خواهد بود وقتی این نسل، مدرسه را پشت سر گذاشت و ما هنوز برای آن‌ها آماده نبودیم؟

مدرسه‌های ما باید تغییر کنند، پیش از آنکه برای همیشه عقب بمانند…

 


“شکاف نسل‌ها در عصر فناوری؛ چالش‌ها و فرصت‌های آموزش در دنیای هوش مصنوعی”

حسین طالب زاده

مقدمه

با پیشرفت سریع فناوری، نسل‌های جدید در فضایی رشد می‌کنند که شیوه‌های یادگیری و تعامل آن‌ها با دنیا کاملاً با گذشته متفاوت است. این تغییرات چالش‌های جدی را برای نظام‌های آموزشی، خانواده‌ها و معلمان به همراه داشته است. داستانی که روایت شد، نمونه‌ای از این تغییرات را نشان می‌دهد؛ دانش‌آموزان کلاس سوم ابتدایی که بدون آموزش رسمی، با مفاهیم هوش مصنوعی آشنا شده‌اند، درحالی‌که سیستم آموزشی همچنان درگیر چالش‌هایی مانند محدود کردن استفاده از موبایل است. این موضوع نشان‌دهنده‌ی شکاف بین نسل‌ها در درک و استفاده از فناوری‌های نوین است. در این نوشتار، از سه منظر آموزشی، جامعه‌شناختی و روان‌شناختی به بررسی این پدیده پرداخته و در نهایت، راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارائه خواهیم کرد.

 

بحث

۱. چالش‌های آموزشی و نیاز به تغییر سیستم یادگیری

سیستم‌های آموزشی سنتی هنوز بر روش‌های قدیمی انتقال دانش تأکید دارند، درحالی‌که دانش‌آموزان امروزی روش‌های دیگری برای یادگیری یافته‌اند. آن‌ها از اینترنت، هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال برای جستجوی اطلاعات و حل مسائل استفاده می‌کنند. در چنین شرایطی، عدم برنامه‌ریزی آموزش‌وپرورش برای استفاده از هوش مصنوعی در فرایند یادگیری می‌تواند به نابرابری آموزشی منجر شود؛ زیرا کودکانی که در خانواده‌هایی با دسترسی به فناوری هستند، جلوتر خواهند بود و دیگران عقب خواهند ماند. راهکارهای پیشنهادی برای حل این مشکل عبارت‌اند از:

بازنگری در محتوای درسی و اضافه کردن مباحث هوش مصنوعی به برنامه‌های آموزشی.

برگزاری دوره‌های آموزشی برای معلمان جهت آشنایی با فناوری‌های جدید.

استفاده از روش‌های یادگیری ترکیبی که آموزش سنتی و دیجیتال را در کنار هم قرار دهد.

۲. تغییر ارزش‌های اجتماعی و شکاف بین نسل‌ها

از منظر جامعه‌شناختی، داستان نشان می‌دهد که نسل‌های قدیمی‌تر، مانند مادر راوی، همچنان بر ارزش‌هایی مانند ارتباط مستقیم و تعاملات خانوادگی تأکید دارند، درحالی‌که کودکان امروزی بیشتر به ارتباطات دیجیتالی وابسته‌اند. این تفاوت در ارزش‌ها می‌تواند به چالش‌های ارتباطی بین نسل‌ها منجر شود. درحالی‌که والدین و معلمان نگران استفاده بیش از حد کودکان از موبایل هستند، کودکان از آن به‌عنوان ابزاری برای یادگیری و کشف جهان استفاده می‌کنند. بنابراین، به‌جای منع کامل، باید روش‌های صحیح استفاده از فناوری به کودکان و والدین آموزش داده شود.

۳. تأثیر روان‌شناختی فناوری بر کودکان

از دیدگاه روان‌شناسی، کودکان امروزی ویژگی‌های شناختی متفاوتی نسبت به نسل‌های قبل دارند. آن‌ها:

چندوظیفه‌ای فکر می‌کنند و می‌توانند هم‌زمان چند کار را انجام دهند.

اطلاعات را سریع پردازش می‌کنند و به دنبال پاسخ‌های فوری هستند.

از تعاملات دیجیتال برای یادگیری استفاده می‌کنند.

درعین‌حال، استفاده بیش از حد از فناوری می‌تواند مشکلاتی مانند کاهش تمرکز، وابستگی به ابزارهای دیجیتال و کاهش مهارت‌های اجتماعی را به دنبال داشته باشد. برای جلوگیری از این مشکلات، باید فرهنگ استفاده صحیح از فناوری در خانواده‌ها و مدارس ترویج شود.

 

نتیجه‌گیری

داستان مطرح‌شده، نمونه‌ای از تغییرات گسترده‌ای است که در نظام آموزشی و جامعه در حال رخ دادن است. مدارس دیگر نمی‌توانند به روش‌های سنتی تکیه کنند، بلکه باید فناوری را بپذیرند و یادگیری را با آن تطبیق دهند. معلمان باید از نقش سنتی انتقال‌دهنده‌ی دانش فاصله بگیرند و به‌عنوان طراح مسیر یادگیری عمل کنند. والدین نیز باید بین ارزش‌های خانوادگی و دنیای دیجیتال تعادل برقرار کنند. آینده‌ی آموزش، در گرو پذیرش این تغییرات و بهره‌گیری هوشمندانه از فناوری است. اگر نظام آموزشی خود را با نیازهای نسل جدید هماهنگ نکند، این نسل راه خود را بدون آن پیدا خواهد کرد—و آن‌وقت دیگر فرصتی برای همراه شدن با آن‌ها نخواهد بود.

 

 

http://hosseintalebzade.com/wp-content/uploads/2025/03/هوش-مصنوعی۱٫pdf

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.