دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

عطر معلم، امضایی نامریی در دل کودکان

عطر معلم

نویسنده: …

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی

تجربه زیسته

اولین روزی که وارد کلاس شدم، هنوز بوی گچ و نیمکت‌های چوبی قدیمی در فضا پیچیده بود. بچه‌ها با کنجکاوی نگاهم می‌کردند و من سعی داشتم با لبخند، اضطرابم را پنهان کنم.

در همان لحظه، یکی از دانش‌آموزان با صدای بلند گفت: «خانم! شما بوی عطر مادرم را می‌دهید.» کلاس پر از خنده شد، اما من فهمیدم که این جمله ساده، پلی شد میان من و آن‌ها.

از آن روز به بعد، هر بار که وارد کلاس می‌شدم، نگاه‌ها و لبخندهایمان صمیمی‌تر می‌شد. بچه‌ها دیگر فقط شاگرد نبودند؛ هر کدامشان دنیایی از احساس و تجربه بودند که باید کشف می‌شد.

سال‌ها بعد، وقتی یکی از همان دانش‌آموزان را دیدم که حالا معلم شده بود، گفت: «آن روز که گفتیم بوی عطر مادرم را می‌دهید، برای ما یعنی شما امن‌ترین آدمی هستید که می‌توانیم به او اعتماد کنیم.»

و من فهمیدم که گاهی یک عطر، یک نگاه یا یک جمله ساده، می‌تواند آغازگر رابطه‌ای باشد که مسیر زندگی یک انسان را تغییر دهد.

تحلیل و بازاندیشی

حسین طالب‌زاده — عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان

مقدمه

ارتباط معلم و دانش‌آموز تنها در چارچوب آموزش رسمی شکل نمی‌گیرد. تجربه‌های زیسته نشان می‌دهد که کوچک‌ترین نشانه‌های انسانی، مانند یک عطر یا یک لبخند، می‌تواند اعتماد و امنیت روانی ایجاد کند.

بحث

  • اعتمادسازی در کلاس درس اغلب از نشانه‌های غیرکلامی آغاز می‌شود.
  • معلمانی که به ابعاد عاطفی و روانی توجه می‌کنند، موفق‌تر در یادگیری عمیق هستند.
  • فضای امن روانی، پیش‌شرط یادگیری مؤثر است.

نتیجه‌گیری

گاهی یک نشانه ساده، مانند عطر یا لحن صدا، می‌تواند آغازگر رابطه‌ای عمیق باشد. معلمان باید بدانند که حضورشان فراتر از انتقال دانش است؛ آن‌ها حامل معنا و امنیت برای دانش‌آموزان هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *