مدرک هایی که کار نمی کردند

حسین طالب زاده

مدرک‌هایی که کار نمی‌کردند

شوکت حیدری


مدرسه‌ای که در آن کار می‌کردم، پر بود از معلمانی که تازه گواهینامه ICDL گرفته بودند. همه با افتخار از نمره‌های بالایشان حرف می‌زدند؛ اما پشت میزهای کامپیوتر، قصه چیز دیگری بود.

گاهی وقت‌ها وقتی وارد اتاق رایانه می‌شدم، می‌دیدم همکارانم با نگاهی درمانده به صفحه مانیتور زل زده‌اند. بعضی‌ها هنوز خاموش کردن سیستم را بلد نبودند و مستقیم دکمه پاور را فشار می‌دادند، انگار کامپیوتر یک تلویزیون قدیمی باشد.

مدیر مدرسه، با همه تحصیلات عالیه‌اش، وقتی نیاز به تحقیق یا مقاله‌ای داشت، مرا صدا می‌زد. پشت میزش می‌نشست، فهرستی از موضوعات می‌داد و می‌گفت:
“برو برام از اینترنت پیدا کن.”
یک بار با احترام گفتم:
“شما هم فرصت کنید، خودتون کمی کار با کامپیوتر رو یاد بگیرید.”
لبخندی زد و با خونسردی گفت:
“وقت ندارم.”

مدت‌ها گذشت. در مدرسه‌ای که همه کارت‌های گواهی مهارتشان را قاب گرفته بودند، کسی واقعاً بلد نبود مهارت‌هایش را زندگی کند.
دنیای آموزش داشت تغییر می‌کرد؛ اینترنت، نرم‌افزارها، ارائه‌های دیجیتال… اما در دل همین تغییرات، معلمانی ایستاده بودند که حاضر نبودند حتی یک گام کوچک بردارند.

و من، هر روز بیشتر به این باور می‌رسیدم که مهارت، در عمل است، نه در کاغذ.
و آموزش، پیش از هر چیز، شجاعتِ یادگیری دوباره است.

 


 

از گواهینامه تا مهارت واقعی: تحلیلی بر شکاف بین آموزش رسمی و کاربرد عملی در نظام آموزشی

حسین طالب زاده

مقدمه:
در سال‌های اخیر، آموزش مهارت‌های فناوری اطلاعات از جمله دوره‌های ICDL به‌عنوان ضرورتی برای معلمان شناخته شده است. اما تجربه‌های میدانی نشان می‌دهد که علی‌رغم گذراندن این دوره‌ها و کسب گواهینامه‌های رسمی، در عمل توانایی استفاده از این مهارت‌ها بسیار محدود است. این مقاله با تکیه بر یک مشاهده‌ی واقعی، به تحلیل این شکاف پرداخته و راهکارهایی برای معلمان ارائه می‌دهد.

 

بحث:
اجرای دوره‌های آموزشی ICDL برای فرهنگیان با هدف ارتقای سواد دیجیتال صورت گرفت. اکثر معلمان این دوره‌ها را گذراندند و نمرات قابل قبولی کسب کردند؛ اما در محیط مدرسه، واقعیت‌های متفاوتی دیده می‌شد. بسیاری از معلمان حتی در ابتدایی‌ترین کارها مانند روشن و خاموش کردن صحیح رایانه یا جستجوی ساده اینترنتی دچار مشکل بودند.

مدیران مدارس، که بعضاً تحصیلات عالیه داشتند، نیز از این قاعده مستثنی نبودند و نیازهای خود را از طریق کمک گرفتن از دیگران مرتفع می‌کردند. نکته قابل توجه این بود که انگیزه یا فرصتی برای یادگیری واقعی وجود نداشت.
این شکاف میان “آموزش رسمی” و “مهارت عملی”، نشان‌دهنده‌ی یک معضل ساختاری در نظام آموزشی است: تأکید بر مدرک به جای توانایی.

تحلیل این وضعیت نشان می‌دهد که برای تبدیل آموزش‌های تئوری به مهارت عملی، چند عنصر کلیدی مورد نیاز است:

فرصت‌های تجربه‌ی عملی در حین آموزش

آموزش‌های مداوم و کاربردمحور

تغییر نگرش نسبت به یادگیری مستمر

ایجاد فرهنگ تکنولوژی‌دوست در محیط مدرسه

 

 

نتیجه‌گیری:
دریافت مدرک، به تنهایی ضامن موفقیت حرفه‌ای نیست. یادگیری واقعی زمانی رخ می‌دهد که افراد مهارت‌های آموخته‌شده را در عمل به کار ببندند و به مرور، از تجربه‌هایشان بیاموزند. شکاف بین آموزش رسمی و عملکرد واقعی معلمان، زنگ خطری است که نیاز به بازنگری جدی در شیوه‌های آموزش حرفه‌ای و توانمندسازی آنان دارد.

 

نکات کاربردی برای معلمان:

۱٫ باور به یادگیری مداوم: هیچ‌وقت برای یاد گرفتن دیر نیست؛ حتی یادگیری یک مهارت جدید در میانسالی ارزشمند است.

۲٫ تجربه عملی را جدی بگیرید: بعد از هر آموزش، با رایانه کار کنید؛ از اشتباه کردن نترسید.

۳٫ از همکاران کمک بخواهید: اگر مهارتی را نمی‌دانید، بدون خجالت از دیگران یاد بگیرید.

۴٫ یادگیری را جزء برنامه روزانه قرار دهید: روزی ۱۰ دقیقه کار با نرم‌افزارهای جدید، مهارت‌های شما را به‌طور شگفت‌انگیزی ارتقا می‌دهد.

۵٫ نگرش خود را نسبت به فناوری تغییر دهید: فناوری دشمن نیست؛ ابزاری برای آسان‌تر و جذاب‌تر کردن آموزش است.

 

http://hosseintalebzade.com/wp-content/uploads/2025/04/مدرک-هایی-که-کار-نمی-کردند.pdf

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.