دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

از ته کلاس تا شاگرد اول

از ته کلاس تا شاگرد اول (۱)

فرزانه نامجو

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی

تجربه زیسته

اولین روز مهر بود. هوای مدرسه پر از هیجان شروع سال تحصیلی جدید. دانش‌آموزانی که از سال قبل می‌شناختم، با ذوق و شوق سر کلاس نشستند و خودشان فضای کلاس را گرم کردند. اما زنگ سوم، ماجرا فرق داشت. وارد کلاسی شدم که همه چهره‌ها برایم جدید بودند. همان کلاسی که دو همکار باتجربه‌ام درباره‌اش هشدار داده بودند: «مدیریت را از دست نده»، «با جدیت برخورد کن»، «آن‌ها مشکل‌ساز هستند”…

با این ذهنیت، خواستم از همان ابتدا اقتدارم را نشان دهم. وقتی به بحث قوانین و امتحانات رسیدم، جدی‌تر شدم و تهدید کردم که اگر کسی تقلب کند، برگه‌اش را پاره خواهم کرد. اما ناگهان یکی از دانش‌آموزان ته کلاس، که انگار نماینده کلاس بود، با لحن جدی گفت: «چرا همه معلم‌ها از همان جلسه اول تهدید می‌کنند؟ می‌توانید بدون این‌همه خشونت، نمره را کم کنید!”

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

پناهی در میان طوفان

پناهی در میان طوفان (۱)

فرزانه نامجو

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و تربیتی

تجربه زیسته

سال‌های معلمی‌ام در مناطق محروم، برایم سراسر درس بود. تلخی‌ها و شیرینی‌هایی که هرکدام حکایتی داشتند. اما یکی از آن‌ها، هیچ‌گاه از خاطرم محو نمی‌شود.

در اولین سال تدریسم، روزی زنگ تفریح در دفتر مدرسه بودم که زنگ آیفون به صدا درآمد. پدر یکی از دانش‌آموزانم وارد شد. مردی که از قبل می‌شناختم، پدری که آمده بود دخترش را محاکمه کند، نه حمایت.

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

معلمی که شاگرد شد

معلمی که شاگرد شد

حسین طالب زاده

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و تربیتی

تجربه زیسته

سال‌هاست که در کلاس درس، با دانش‌آموزانی مختلف روبه‌رو شده‌ام، اما بعضی از آن‌ها داستانی در ذهنم حک می‌کنند که هیچ‌وقت فراموش نمی‌شود.

جواد یکی از آن دانش‌آموزها بود. همیشه در انتهای کلاس می‌نشست، نه علاقه‌ای به درس نشان می‌داد و نه تلاشی برای یادگیری می‌کرد. اما چیزی که بیشتر آزارم می‌داد، شیطنت‌هایش بود. نه آن‌قدر که نظم کلاس را به هم بریزد، اما دقیقاً به اندازه‌ای که حواس دیگران را پرت کند.

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

تابستانی که کوچه ها نفس کشیدند

در آن مدرسه ابتدایی کوچک…

حسین طالب زاده

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و اجتماعی

تجربه زیسته

در آن مدرسه ابتدایی کوچک، آقای افشار، معلم ورزش، محبوب قلب‌های کوچک بود. او نه تنها ورزش را به دانش‌آموزان می‌آموخت، بلکه شور و نشاط زندگی را در وجودشان شعله‌ور می‌کرد. تابستان‌ها که از راه می‌رسید، کوچه پس کوچه‌های محله، جولانگاه توپ‌های گل‌کوچک می‌شد. شور و هیجان کودکانه، گاهی با گلایه‌های بزرگ‌ترها در هم می‌آمیخت. توپ‌هایی که شیشه‌ها را می‌شکستند، خطرات خیابان و دعواهای گاه و بیگاه، آرامش محله را به هم می‌زد.

در یکی از روزهای گرم خرداد، من و آقای افشار، دغدغه‌های مشترکمان را با هم درمیان گذاشتیم. چه می‌شد اگر می‌توانستیم این انرژی سرشار را در مسیری امن و سازنده هدایت کنیم؟ حیاط کوچک مدرسه، با تمام محدودیت‌هایش، می‌توانست پناهگاهی برای این شور و شوق باشد. با موافقت مدیر دلسوز و همراهی یکی از مسئولین محلی، طرحی نو درانداختیم. حیاط مدرسه، در تابستان، میزبان مسابقات گل‌کوچک می‌شد.

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

میانجی‌گری در سه فنجان چای

میانجی‌گری در سه فنجان چای

حسین طالب زاده

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و تربیتی

تجربه زیسته

سال‌ها قبل، در مدرسه‌ای که تدریس می‌کردم، معاونی داشتیم که مردی زحمتکش، اما به شدت تندخو و کم‌حوصله بود. سال‌ها تجربه داشت، اما گاهی صبرش به سر می‌رسید و واکنش‌های تندی نشان می‌داد.

آن روز، در راهروی مدرسه، همه چیز ناگهانی اتفاق افتاد. دانش‌آموزی از کلاس چهارم، پسری بازیگوش و پرانرژی، بعد از چندین تذکر پی‌درپی همچنان نظم را رعایت نمی‌کرد. معاون که از این بی‌انضباطی کلافه شده بود، ناگهان کنتر‌لش را از دست داد و سیلی محکمی به گوش پسرک زد…

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

صبحگاهی بی‌صدا، اما پرطنین

صبحگاهی بی‌صدا، اما پرطنین

حسین طالب زاده

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و تربیتی

تجربه زیسته

در یکی از مدارس ابتدایی جنوب تهران، مربی تربیتی مدرسه بودم و مسئولیت اجرای مراسم صبحگاهی را بر عهده داشتم. مدارس در میان بافت مسکونی قرار دارند، و بسیاری از همسایگان، از جمله سالمندان و بیماران، در مجاورت این مدارس زندگی می‌کنند.

هر روز صبح، ساعت هفت و نیم، زنگ مدرسه به صدا درمی‌آمد و دانش‌آموزان با هیجان و شتاب به محل استقرارشان، که با دایره‌هایی روی زمین مشخص شده بود، می‌دویدند. مراسم، با نظمی شبیه به آموزش‌های نظامی آغاز می‌شد: «از جلو نظام!» بعد، تلاوت قرآن، خواندن حدیث، سرود ملی و شعارهای روز اجرا می‌شد و پس از آن، بچه‌ها با انرژی زیاد راهی کلاس‌هایشان می‌شدند.

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

“یاز سو؛ پلی به یادگیری”

یاز سو؛ پلی به یادگیری

حسین طالب زاده

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و تربیتی

تجربه زیسته

یکی از روزهای آغازین سال تحصیلی بود که در کتابخانه مدرسه نشسته بودم، در حالیکه به تدارکات سال جدید فکر می‌کردم. ناگهان مدیر وارد شد و گفت که خانمی آمده است، اهل اردبیل و زبان آذری صحبت می‌کند. و ما نمی‌توانیم با او ارتباط برقرار کنیم، و از من خواسته شد که به کمک بیایم چون به آذری مسلط بودم.

زن با پسر کوچکش، که دانش‌آموز کلاس اول بود، آمده بود تا او را برای ثبت‌نام به مدرسه معرفی کند. آن‌ها به تازگی از اردبیل به تهران مهاجرت کرده بودند و هیچ‌کدام فارسی بلد نبودند. مدیر از من خواست تا با آن‌ها صحبت کنم و من با دقت به صحبت‌هایشان گوش دادم.

دسته‌ها
تجربه زیسته معلم ایرانی

قصه‌ای از یک نقطه عطف در مسیر معلمی

قصه‌ای از یک نقطه عطف در مسیر معلمی

حسین طالب زاده

دسته‌بندی: تجربه‌های آموزشی و فناوری در تدریس

تجربه زیسته

اولین سال‌های معلمی‌ام بود. آن روز، قرار بود برای دانش‌آموزان کلاس پنجم یک فیلم آموزشی پخش کنم. دستگاه‌های پخش ویدیو در خانه‌ها ممنوع بودند، اما مدارس اجازه داشتند برای اهداف آموزشی از آن‌ها استفاده کنند.

با کمک خدمتگزار مدرسه، تلویزیون و ویدئو را به کلاس بردم. بچه‌ها با هیجان منتظر بودند. اما من، معلم کلاس، روبه‌روی دستگاهی ایستاده بودم که کار کردن با آن را بلد نبودم! آموزش و پرورش هم آموزش‌هایی در این رابطه نداده بود، و چون در خانه نداشتیم، هیچ‌وقت تجربه‌اش نکرده بودم. نمی‌دانستم چه کار باید بکنم.

دسته‌ها
دانشگاه

چطور از ارزیابی های تیمی برای تقویت یادگیری در آموزش غیرحضوری استفاده کنیم

تجربه تدریس: ارزیابی تعاملی و مشارکتی در دوران آموزش غیرحضوری

حسین طالب زاده

در ایام بحران کرونا، بسیاری از معلمان و اساتید با چالش‌های جدیدی مواجه شدند، از جمله نگرانی‌ها درباره تقلب در امتحانات غیرحضوری.

این چالش نه تنها به ابعاد فنی و اجرایی آموزش آنلاین مربوط می‌شد، بلکه به جنبه‌های تربیتی و اخلاقی ارزیابی‌ها نیز می‌پرداخت. در این شرایط، بنده به عنوان مدرس در یک درس خاص تصمیم گرفتم رویکرد جدیدی را برای امتحان پایانی پیاده‌سازی کنم که مبتنی بر یادگیری تیمی و استفاده از فضای دیجیتال باشد.

دسته‌ها
دانشگاه

میانگین ۵.۲ از ۲۰ در ریاضی ۲ شریف؛ سختی سوالات، افت تحصیلی یا تغییر سبک‌های یادگیری؟

میانگین ۵.۲ از ۲۰ در ریاضی ۲ شریف؛ سختی سوالات، افت تحصیلی یا تغییر سبک‌های یادگیری؟

حسین طالب زاده

در ترم اول سال جاری، دانشگاه صنعتی شریف شاهد اتفاق خاصی بود که می تواند دستمایه مباحث علمی پیرامون یادگیری و مسائل آن در عصر جدید باشد.

مسأله این بوده:

«در درس ریاضی ۲، میانگین نمره دانشجویان تنها ۵.۲ از ۲۰ ثبت شده است.» این نتیجه پایین، نگرانی‌هایی درباره روند آموزش، طراحی سوالات امتحانی و تغییر سبک‌های یادگیری به وجود آورده و سوالاتی را در خصوص عوامل مؤثر بر این عملکرد مطرح کرده است.