? چطور تغییر سوال معجزه می کند!
چند سال پیش هوسرل، بنیانگذار پدیدارشناسی در مطلبی گفته بود “بسیاری از مشکلات بشر از نوع سوال پرسیدن او شروع میشود”.
?سوالاتی هم که استیو جابز در یک ویدئو کلیپ پرسیده بود هیچکدام با “چرا” شروع نشده بود ؟!
در چند کلیپ و مطلب دیگر از استیو جابز باز هم هیچکدام از سوالهای جابز با “چرا” شروع نمیشد همه با “چگونه و چطور شروع میشد!
در آثار دیوید برنز و آنتونی رابینز و دارن هاردی و چند نفر دیگر که در زمینه رفتار درمانی فعال هستند باز به همین نتایج می رسیم.
بشر موجودی تجربهگراست و هنگامی که پدیدهای جدید را تجربه میکند در مغز او نتایج ثبت میشوند و از اون نتایج در برخورد با پدیدههای جدید استفاده میکند.
در واقع وقتی ما یک سوال را با “چرا” شروع میکنیم مغز دنبال جواب در تجربیات گذشته میگردد.به عنوان نمونه:
“چرا فلان اتفاق افتاد؟
چرا فلان حکومت سقوط کرد؟
چرا در فلان آزمون قبول نشدم؟
چرا من آدم موفقی نیستم؟
چرا اینقدر فقیرم؟
چرا مردم اینقدر بیتفاوت و ظلمپذیر هستند؟ و…” جواب تمام این سوالات در گذشته است.
✳️ افراد تاثیرگذار و موفق تاریخ مثل “ولتر، نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و …” سوالهایشان را با “چرا” نپرسیدند که توانستند دنیای ما را تغییر دهند. آنها سوالهایشان را با “چگونه یا چطور” پرسیدند.
?چگونه میتوانیم کمپین حقوق بشری موفقی تشکیل بدهیم؟
?چگونه میتوانیم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست دهیم؟
?چگونه دنیای بهتری خواهیم داشت؟ و….
✅حالا سوالی که مطرح میشود این است که “تفاوت سوالهایی که با چرا شروع میشوند با سوالهایی که با چگونه شروع میشوند در چیست؟”
همانگونه که در بالا اشاره شد جواب سوالهایی که با “چرا” شروع میشوند در گذشته هستند و دلیل و چرایی یک اتفاق و پدیده را بیان میکنند و بستگی به نوع تجربیات ما دارند.
به عنوان مثال جواب سوال “چرا من اینقدر آدم فقیر و بدبختی هستم؟”
از این دست دلایل است:
چون “پدر و مادر من فقیر بودند، خانواده ما پر جمعیت بود، هیچوقت سرمایه کافی برای شروع کار خوبی نداشتم، از بچگی آدم بدشانسی بودم و ….”.
?این جوابها در بهترین حالت دلایل درستی برای این فقر ارائه میکنند و در نتیجه من میپذیرم که تا ابد فقیر باشم و به این سرنوشت گردن نهم!
♨️ولی جواب سوالهایی که با “چگونه یا چطور” شروع میشوند علاوه بر پاسخ چرایی مساله، راهکار عملی برای برونرفت یا حقیقتبخشی به چیزی را بیان میکنند و تمام جواب هم در گذشته نیست و نیاز به تفحص و تحقیق و تفکر بیشتر دارد و بر عکسِ سوالهایی که با “چرا” شروع میشوند، جوابها آماده نیستند.
مثلا: “چگونه میتوانم فقیر نباشم؟
چگونه میتوانم فلان کار را با موفقیت انجام دهم؟ و …”
پاسخ دادن به این سوالها راحت نیست و نیاز به تحقیق و تفکر دارند و نتیجه هرچی باشد یک راهکار عملی است که ممکن است درست یا غلط باشد ولی به هر حال یک راهکار است.
?متاسفانه ما هرگز یاد نگرفتیم که درست سوال بپرسیم و تقریبا تمام سوالات خودمون را با “چرا” شروع میکنیم.
چند معلمی از شاگردانش سوالی پرسیده بود و گفته بود درباره اش تحقیق کنید:
“چرا محیط پارکهای ما پر از آشغال است؟”
دانش آموزان کلی جواب در مورد بیفرهنگی مردم نوشته بودند!
مسلما اون معلم قصدش فرهنگسازی بوده ولی آیا اگر سوال را اینجوری میپرسید بهتر نبود؟!
“چگونه محیط پارکهای ما میتواند همیشه تمیز باشد؟”
تا طرز درست فکر کردن را از همان کودکی به بچهها بیاموزیم.
مسلما پاسخ سوال “چرا نمیتوانیم…..؟” با سوال “چگونه میتوانیم…؟” خیلی متفاوت است.
✔️پاسخ اولی در بهترین حالت دلایل ناتوانی و دومی راههای توانستن است. پاسخ اولی باعث نا امیدی و یاس و دومی پر از انرژی مثبت است.
به نظرمن …هنردرساختن است وهمیشه آنطورباشدبفکرساختن یاچگونه ساختن یاچطورمسًله ای حلکنیم