قصهای از یک نقطه عطف در مسیر معلمی
حسین طالب زاده
اولین سالهای معلمیام بود. آن روز، قرار بود برای دانشآموزان کلاس پنجم یک فیلم آموزشی پخش کنم. دستگاههای پخش ویدیو در خانهها ممنوع بودند، اما مدارس اجازه داشتند برای اهداف آموزشی از آنها استفاده کنند.
با کمک خدمتگزار مدرسه، تلویزیون و ویدئو را به کلاس بردم. بچهها با هیجان منتظر بودند. اما من، معلم کلاس، روبهروی دستگاهی ایستاده بودم که کار کردن با آن را بلد نبودم! آموزش و پرورش هم آموزش هایی در این رابطه نداده بود، و چون در خانه نداشتیم، هیچوقت تجربهاش نکرده بودم. نمی دانستم چه کار باید بکنم. ادامه خواندن “قصهای از یک نقطه عطف در مسیر معلمی”