میانگین ۵.۲ از ۲۰ در ریاضی ۲ شریف؛ سختی سوالات، افت تحصیلی یا تغییر سبکهای یادگیری؟
حسین طالب زاده
در ترم اول سال جاری، دانشگاه صنعتی شریف شاهد اتفاق خاصی بود که می تواند دستمایه مباحث علمی پیرامون یادگیری و مسائل آن در عصر جدید باشد.
مسأله این بوده:
«در درس ریاضی ۲، میانگین نمره دانشجویان تنها ۵.۲ از ۲۰ ثبت شده است.» این نتیجه پایین، نگرانیهایی درباره روند آموزش، طراحی سوالات امتحانی و تغییر سبکهای یادگیری به وجود آورده و سوالاتی را در خصوص عوامل مؤثر بر این عملکرد مطرح کرده است.
یکی از دلایل مطرح شده، طراحی سوالات امتحانی است.
بدین معنا که سوالات طرح شده در این ترم، از نظر سطح دشواری و پیچیدگی، غیر استاندارد و نامتناسب با مباحث تدریس شده بودهاند. اگر سوالات به گونهای تنظیم شده باشند که بیشتر به تشخیص توانمندیهای برتر اختصاص یابند تا سنجش جامع دانشجویان، امتیاز پایین کسب شده نشاندهنده ناهماهنگی بین مطالب تدریس و ارزیابی نهایی خواهد بود. در این زمینه، بازنگری در شیوه طراحی سوالات و تطبیق آن با سطح دانش و مهارتهای پایهای دانشجویان میتواند از جمله راهکارهای موثر برای بهبود وضعیت موجود باشد.
عامل دیگری که در این باره می تواند مطرح شود، کاهش سطح علمی دانشجویان است. برخی بر این باورند که به دلیل تغییرات فرهنگی، اقتصادی و فشارهای روانی و اجتماعی، سطح آمادگی و دانش پایهای دانشجویان در سالهای اخیر کاهش یافته است. در نتیجه، زمانی که مطالب پیشرفتهتر ارائه میشود یا سوالات با سطح بالا طراحی میشود، دانشجویانی که پایههای محکمی ندارند، با مشکلات جدی مواجه میشوند. از این رو، تقویت مفاهیم پایهای و فراهم آوردن محیطی آموزشی که بتواند به تدریج دانشجویان را با مباحث پیشرفتهتر آشنا کند، ضروری به نظر میرسد.
تغییر سبکهای یادگیری در عصر دیجیتال نیز از دیگر مواردی است که نباید نادیده گرفته شود. نسل جدید دانشجویان با دسترسی به منابع آنلاین، استفاده از فناوریهای نوین و روشهای تعاملی در یادگیری، انتظار دارند شیوههای تدریس نیز مدرن و جذاب باشد. در مقابل، استفاده از روشهای سنتی در تدریس و ارزیابی ممکن است به خوبی با سبکهای نوین یادگیری سازگار نباشد. این ناسازگاری میتواند موجب کاهش انگیزه و عدم رضایت از فرایند آموزشی شود و در نهایت منجر به کسب نمرات پایین گردد.
با وجود این چالشها، دانشگاهها و اساتید میتوانند با بازنگری در روشهای تدریس و ارزیابی، موجبات بهبود عملکرد دانشجویان را فراهم کنند. برگزاری کارگاههای آموزشی برای اساتید به منظور آشنایی با روشهای نوین تدریس، استفاده از فناوریهای دیجیتال در کلاس درس و بهکارگیری ارزیابیهای چندبعدی به جای تکیه صرف بر آزمونهای کتبی، از جمله اقداماتی است که میتواند در راستای ارتقای کیفیت آموزش مؤثر باشد.
در نهایت، این اتفاق باید به عنوان فرصتی برای بازنگری جامع در نظام آموزشی تلقی شود. شناسایی دقیق عوامل مؤثر بر کاهش نمرات دانشجویان، اعم از طراحی نامناسب سوالات، کاهش سطح علمی اولیه و عدم تطبیق روشهای تدریس با سبکهای نوین یادگیری، میتواند منجر به تدوین راهکارهایی شود که زمینه ارتقای سطح علمی و بهبود کیفیت آموزش در دانشگاههای کشور فراهم گردد. در این مسیر، همکاری نزدیک میان اساتید، دانشجویان و مدیران دانشگاه نقش حیاتی خواهد داشت و با اعمال تغییرات اساسی میتوان از تجربیات گذشته درس گرفت و آیندهای روشنتر برای نظام آموزشی رقم زد.